طراحی سایت

قالب وبلاگ

مهندس محمد صمدی(اخبار تکنولوژی)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طراحی سایت


مهندس محمد صمدی(اخبار تکنولوژی)
 
ⓢⒶⓡⓃⓔⓋⓔⓈⓗⓉ
نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - جمعه 93/9/1 توسط مهندس محمد صمدی

ساعت مجهز به لیزر جیمز باند ساخته شد

ن
ساعت مجهز به لیزر داخلیساعت مجهز به لیزر داخلی

هر ابزار رویایی که در انیمیشن‌ها و فیلم‌های سینمایی می‌بینیم، روزی رنگ واقعیت به خود می‌گیرد. به تازگی یک ساعت مچی ساخته شده که قابلیت شلیک لیزر را دارد. ابزاری که پیش از این در فیلم‌های جیمز باند شاهدش بودیم. با زومیتهمراه باشید.


به لطف جلوه‌های ویژه بسیاری از گجت‌هایی که Q برای جیمز باند و سایر نیروهای MI6 می‌سازد، جلوتر از زمان خود هستند. آن‌قدر جلوتر که حالا که 31 سال از پخش فیلم Never Say Never Again با بازی درخشان و به یادماندنی شون کانری می‌گذرد، یک ساعت مچی ساخته شده که دارای  لیزر داخلی است و به اندازه کافی قدرتمند هست تا بتواند به محیط پیرامون خود آسیب برساند.

این ساعت که توسط Patrick Priebe ساخته شده است دارای یک لیزر آبی 1500 میلی‌واتی است و با استفاده از باتری تعبیه شده در این ساعت می‌توان 5 تا 10 دقیقه از این لیزر استفاده کرد. بنابراین بهترین کار ممکن این است که از این لیزر جز در مواقع واقعا اضطراری استفاده نکنید.

gxuhexsg5rf2i3rqn913

آقای Priebe در مورد چگونگی ساخت این ساعت توضیح نداده ولی به گفته خودش بد نیست تا تعدادی از این ساعت‌ها را بسازد و به ماموران امنیتی واقعی بفروشد. قیمت این ساعت 300 دلار است که البته برای ابزاری که هیچ کاری بجز نمایش ساعت و شلیک لیزر نمی‌کند، کمی زیاد است. شاید این ساعت بتواند کاربرد زیادی در زندگی روزمره داشته باشد. نظر شما چیست؟ آیا شما هم مایل به خرید این ساعت هستید؟



نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - جمعه 93/9/1 توسط مهندس محمد صمدی

رونده‌ی محرمانه نسل هفتم کنسول‌های بازی: پشت پرده جنگ قدرت بین سونی، مایکروسافت و آی‌بی‌ام (قسمت اول)


پرونده‌ی محرمانه نسل هفتم کنسول‌های بازیپرونده‌ی محرمانه نسل هفتم کنسول‌های بازی

به عنوان یک مصرف‌کننده، یا حتی هوادار دو آتشه، همیشه رقابت کنسولی را محدود به شرکت‌های تولیدکننده دیده‌ایم. اما آیا می‌دانید در پشت پرده‌ی این شرکت‌ها چه اتفاقاتی روی می‌دهد؟ با زومیت همراه باشید تا کتاب «مسابقه‌ای برای دستگاه بازی جدید» را ورق بزنیم و اسناد محرمانه‌ی رقابت کنسولی در نسل هفتم را بین مایکروسافت و سونی، با بازی پر رنگ شرکت کامپیوتری IBM مطالعه کنیم.

، شرکت‌های گوناگون بر سر کسب سهم بیشتر از بازار با یکدیگر رقابت می‌کنند، سیاست‌های پشت پرده‌ای دارند و گاها اتفاقاتی می‌افتد که سرنوشت تاریخ را عوض می‌کنند. نسل هفتم کنسول‌های بازی، نبردی سخت بین دو شرکت مایکروسافت و سونی روی داد که در این بین، بازیگر بزرگ دنیای کامپیوتر، IBM، بزرگترین نقش را ایفا کرد و رابطه و واکنش‌هایی که بین این سه قدرت بزرگ فناوری دنیا روی داد، بی‌شباهت به مثلثی عشقی نبود. مثلثی که باعث شد تا یکی از بزرگترین تراژدی‌ها در طول تاریخ صنعت بازی‌های ویدیویی رقم بخورد. در ادامه، با بررسی کتاب جنجالی «مسابقه‌ای برای دستگاه بازی جدید» نوشته‌ی «داوید شیپی» و «مایکی فیپس» که دو تن از مهندسین ارشد IBM و دخیل در ساخت پردازشگر کنسول‌های پلی‌استیشن 3 و ایکس‌باکس 360 بودند، همراه باشید.

بخش‌هایی از این مقاله، از زبان خبرنگاری است که صحبت‌هایی با این دو مهندس انجام داده و باقی، چکیده‌ای از متن کتاب اصلی است.

racegamemachine-low

بعد از مطالعه‌ی این کتاب، سوالات زیادی برایم پیش‌ آمد، با اینکه شیپی و فیپس، پرده از اسراری برداشتند که هر کسی را متعجب می‌کرد، اما باز هم می‌خواستم بیشتر بدانم. کتاب «رقابت برای دستگاه بازی جدید» توسط کسانی نوشته شده بود که در دو سوی میدان جنگ ابرقدرت‌های تکنولوژی حضور داشتند. خانم فیپس سابقه‌ی درخشانی دارد، بیست سال در خدمت نیروی هوایی ارتش آمریکا بود و سرپرستی گروهی را برای ساخت موشک‌های هوا به هوا برعهده داشت. پس از آن به IBM رفت و 6 سال تمام، بزرگترین پروژه‌های این شرکت‌ را رهبری کرد. وی مدیریت پروژه‌ی (STI (Sony/Toshiba/IBM را برعهده گرفت. طرحی که سه شرکت بزرگ دنیای تکنولوژی در مارچ 2001 برای ساخت پردازشگرهای مجتمعی با نام «Cell» پایه‌ریزی کردند. سونی در این میان 400 میلیون دلار بودجه پای این طرح سرمایه‌گذاری کرد و نشان داد که علاقه‌ی زیادی دارد تا جای پای خود را در تکنولوژی‌های جدید محکم‌تر کند.

قبول کنیم یا نه، بازیگر اصلی IBM بود. آن‌ها از قدرت دو شرکت مایکروسافت و اینتل هراس داشتند. اینتل در آن زمان چشم‌اندازی برای پروژه‌های خود مشخص کرد که تا سال 2005 بتواند قدرت تراشه‌های خود را به 4 گیگاهرتز افزایش دهد. پیتر هافستی، یکی از مهندسین ارشد این شرکت برآورد کرده بود که IBM نیاز دارد تا هر چه زودتر تراشه‌های سلولی خود را تکمیل کند تا نبرد را به اینتل نبازد. به همین خاطر، IBM یک تشکیلات دیگر به نام Somerset Design Center را با همکاری اپل و موتورولا راه‌اندازی کرد. تشکیلاتی که وظیفه‌ی توسعه‌ی PowerPC را برعهده گرفته بودند. در این میان فردی به نام «داوید شیپی»، یکی از مهندسین ارشد این تشکیلات بزرگ بود. او به دنبال راهی زیرکانه‌تر برای محاصره و شکست دو شرکت مایکروسافت و اینتل بود که در همان‌ زمان، توجهش به سمت سونی جلب شد. شیپی طرح خود را بازگو کرد و سونی هم که کم کم تصمیم به ساخت کنسول پلی‌استیشن 3 گرفته بود، نقش پررنگ‌تری را در این میان پیدا کرد.

Shippy-Phipps.full-widthمایکی فیپس و داوید شیپی 

وضعیت رقابتی بین ابرقدرت‌های دنیا تکنولوژی، مصداق بارز جنگی سرد بود؛ اما یک اتفاق عجیب باعث شد آتشی بزرگ در این بین به پا شود. «چکیب آکروت» (Chekib Akrout) که در حال حاضر مدیر بخش تغییر تجارت شرکت AMD است، در سال 2001 مدیر پروژه‌ی Power PC در IBM بود. او روزی شیپی را به دفتر خود فراخواند و به وی گفت:

یک مشتری جدید به دنبال تراشه‌های فوق‌سری ما است.

برخی مواقع، قانونی کلی در تولید مطرح است که می‌گوید هر چه تعداد مشتریان یک فناوری بیشتر باشد، هزینه‌های تولید هم کاهش پیدا می‌کند. آکروت این مسئله را به نفع IBM دید. البته نفعی یک طرفه. IBM قرار بود از پردازشگرهای جدید در سرورها و ابرکامپیوترهای خود استفاده کند، سونی در محصولات الکترونیکی خود و توشیبا در تولیدات تلویزیونی از آن‌ها بهره‌وری کند. اما آکروت تصمیمی گرفت که باعث بروز آتشی بزرگ شد. مشتری دیگر، مایکروسافت بود و تصمیم داشت از PowerPC برای کنسول نسل هفتمی خود، ایکس‌باکس 360 استفاده کند.

مایکروسافت در آن زمان دچار سرگردانی بزرگی در بخش سرگرمی و بازی ایکس‌باکس شده بود. کنسول بازی اول آن‌ها Original Xbox، یک شکست را در مقابل پرفروش‌ترین کنسول تاریخ، پلی‌استیشن 2 تجربه کرد. سونی در آن زمان نه تنها از پس مایکروسافت برآمد، بلکه نینتندوی با تجربه را شکست داد و به راحتی بر تخت پادشاهی بازی‌های ویدیویی دنیا تکیه زد. این موقعیت، حداقل برای مایکروسافت خطرناک بود و باید سریعا دست به کار می‌شد تا در قدم بعدی خود را به سونی برساند.

Xbox-Originalبیل گیتس در مراسم رونمایی از اوریجینال ایکس‌باکس

زمانی که مایکروسافت راه نسبتا درست را پیدا کرد، دو سال قبلش سونی شروع به توسعه‌ی کنسول پلی‌استیشن 3 کرده بود که همین مورد، ترس را بیش از پیش بر پیکره‌ی بخش ایکس‌باکس مایکروسافت انداخت. مذاکره با اینتل نتیجه‌ای نداشت. به این ترتیب پای «بیل گیتس» به داستان باز شد. اینطور که پیداست، وی تماسی تلفنی با مدیر کل شرکت IBM ، «سم پالمیسانو» (Sam Palmisano) برقرار کرد و پیشنهادی به وی داد که IBM را بر سر دوراهی قرار داد. بیل گیتس صحبت از میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری برای توسعه‌ی چیپ‌ست‌های قوی با IBM در میان گذاشته بود.

مذاکرات مدتی طول کشید، جلساتی تشکیل شد و IBM نمونه‌هایی از پردازشگرهای خود را به مایکروسافت نشان دادند، اما هیچ‌کدام مورد پسند ردموندی‌ها قرار نگرفتند. مذاکرات تا سال 2003 بی نتیجه ادامه داشت تا این‌که یکی از مهندسین IBM به نام «آدام بنت» (Adam Bennett) نمونه‌ای از پردازشگری که این شرکت برای سونی در دست ساخت داشت را به مقامات مایکروسافت نشان داد. در این میان، پی به اشتباهی بزرگ می‌بریم. سونی و توشیبا در قراردادی که با IBM امضا کرده بودند، اظهار داشتند که این شرکت می‌تواند پردازشگرهای در دست ساخت را به مشتریان دیگر هم بفروشد، اما نکته اینجاست که هیچ تعهدی در این میان نبود که IBM کلیدی‌ترین اطلاعات را  قبل از تکمیل پروژه در اختیار شرکت‌های دیگر نگذارد.

در طرف دیگر، این تصمیمات باعث  چند دستگی میان مهندسین IBM شد. مایکروسافت باید به هر شکلی که می‌شد پردازشگرها را در کنسول خود قرار می‌داد و در پاییز 2005، زمانی که سونی برنامه‌ریزی برای عرضه‌ی کنسول بعدیش کرده بود، به بازار سرازیر می‌کرد. مدت زمانی که IBM می‌توانست پردازشگرها را برای مایکروسافت تهیه کند سه سال بود و این برای مایکروسافت بسیار بد می‌شد. در هر صورت، IBM با اینکه به نوعی سونی خیانت کرد، درخواست مایکروسافت را قبول کرد و تصمیم گرفت پیش از موعد، سفارش ردموندی‌ها را به دستشان برساند. دستور به شیپی رسید. شیپی که تا قبل از این در جبهه‌ی سونی بود، حال باید رنگ عوض کند و به جبهه‌ی دشمن بپیوندد. با اینکه خیلی‌ها او و تیمش را خائن می‌دیدند، اما شیپی فکری منطقی برای شرکت IBM در سر داشت. ساخت پردازشگر برای هر دو شرکت سونی و مایکروسافت می‌توانست IBM را در راس قدرت فناوری بازی‌های ویدیویی قرار دهد.

glo.microsoft ibm570 13

«جیمس کاهله» (James Kahle) سرپرست بخش مهندسین و تکنولوژی پروژه‌ی Cell در IBM، شخصی بود که شیپی را وارد IBM کرده بود. وی از تصمیم شیپی متعجب شد و پشت کردن به سونی را اشتباهی بزرگ دید. وی موضوع را سریعا برای سونی مطرح کرد. سونی هم که تقریبا از موضوع مطلع شده بود، در خبری اعلام کرد که آن‌ها با یک شرکت انحصاری برای ساخت و توسعه‌ی پردازشگر قرارداد امضا کرده اند. واژه‌ی انحصاری به این معنا بود که سونی نام IBM را از روی چیپ‌ست‌های تولید شده پاک می‌کند و فقط اسم خود را بر روی آن قرار می‌دهد. این خبر مانند یک شوک بزرگ در IBM، ترس را به تن شیپی و افرادش انداخت. وی سریعا خود را به دفتر سونی رساند و با لحنی تند به آن‌ها گفت که چرا باید چنین کاری کنند درحالی که پای IBM در میان است. به هر جهت، شیپی توانست سونی را به سوی خود بازگرداند و سونی هم از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. این داستان باعث شد تا مسیری جلوی مایکروسافت باز شود و ردموندی‌ها می‌توانستند به وسیله‌ی این حفره‌ی قانونی، از مقابله مستقیم با سونی اجتباب کنند.

شیپی در مرکز معضلات قرار داشت. عده‌ای وی را متهم به خیانت علیه سونی می‌کردند، عده‌ای هم مانند آلبرت راندال وی را طرفدار سونی می‌دانستند و فکر می‌کردند شیپی نمی‌خواهد کارها به نفع مایکروسافت پیش برود. این در حالی بود که شیپی تمام تلاش خود را برای هر دو شرکت به کار بسته بود و سعی در ایجاد تعادلی میان این دو داشت. شیپی تا جایی پیش رفته بود که جلوی سونی را از شکایت علیه IBM گرفت. سونی می‌توانست از IBM برای کارهایی که کرده شکایت کند اما این شکایت باعث می‌شد اوضاع برای سونی ویرانگر شود و شاید اگر عملکرد و تصمیمات شیپی و تیمش نبود، ساخت کنسول‌های نسل هفتمی به تعویقی چند ساله میافتاد!

شیپی بارها در کتابش اظهار داشت که آن زمان، جزو سخت‌ترین روزهای کاریش بود. ملاقات با ردموندی‌ها همواره همراه با نگرانی بود. شیپی در کتاب خود به دو ملاقات همزمان با نمایندگان سونی و مایکروسافت اشاره می‌کند که در نوع خود بسیار خنده‌دار بود و صد البته برای خود او طاقت‌فرسا! وی با نمایندگان سونی در یک کافه ملاقات داشت و فقط چند اتاق آن طرف‌تر با سران مایکروسافت دیدار می‌کرد و باید کاملا مواظب می‌بود اشتباهی رخ ندهد که آن‌ها یکدیگر را ببینند.

شیپی، فیپس و تیم ‌آنها، نه تنها روزهای سخت کاری را پشت سر می‌گذاشتند، بلکه آینده‌ی سه کمپانی بزرگ را در دستان خود می‌دیدند. سه کمپانی که مثلث مرگبار را تشکیل داده بودند...

پایان قسمت اول...



نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - جمعه 93/9/1 توسط مهندس محمد صمدی

10 مورد از عجیب‌ترین رازهای فضا


10 مورد از عجیب‌ترین رازهای فضا

هر روز رمز و راز جدیدی بر عجایب فضا افزوده می‌شود. برترین دانشمندان دنیا سال‌ها از زندگی خود را صرف تحقیق و رمزگشایی از این بیکران کرده‌اند، اما هنوز دانسته‌های ما در مورد جهان پیرامون بسیار اندک است. در ادامه با 10 مورد از عجایب فضا آشنا خواهید شد، همراه زومیت باشید.


1 – انرژی خلاء

strange spc vacuum energy 02

فیزیک کوانتوم به ما می‌گوید بر خلاف آنچه به نظر می‌رسد فضای خلاء خالی نیست و حبابی از ذرات زیر اتمی دائماً در حال ایجاد و نابود شدن هستند. با توجه به نظریه‌ی نسبیت عام به وجود آمدن این ذراتِ زودگذر باعث تولید نیروی ضد گرانشی می‌شود، با این حال هنوز نمی‌دانیم دقیقا چه عاملی باعث انبساط سریع جهان از هم می‌شود.

2 – کوازارها

strange spc quasar 02

کوازارها مانند چراغ‌هایی نورانی فضا را برای ما روشن کرده‌اند، آن‌ها بازماندگان روزگار پر آشوب اولیه‌ی جهان هستند. کوازارها می‌توانند انرژی بیشتری از صدها کهکشان تولید کنند. دانشمندان احتمال می‌دهند کوازارها تشکیل شده از سیاه چاله‌های غول پیکری باشند که در قلب کهکشان‌های دور دست قرار گرفته‌اند.

3 – نوترینوها

strange spc neutrino 02

نوترینوها ذراتی ابتدایی با بار الکترونی خنثی و تقریباً بدون وزن هستند که می‌توانند از میان دیواری چند صد کیلومتری از سرب عبور کنند، در حقیقت تعدادی از آن‌ها در زمان خواندن این مقاله از میان بدن شما عبور می‌کنند. این ذرات شبح مانند از میان قلب آتشین ستاره‌های قدرتمند و همچنین انفجار ابرنواخترها از ستارگان در حال مرگ زاده می‌شوند. دانشمندان آشکار سازهایی را در زیر زمین و دریا برای شناسایی آن‌ها قرار داده‌اند، همچنین آشکارسازی درون تکه‌ی بزرگی از یخ به نام پروژه‌ی شکار نوترینوی IceCube قرار گرفته است.

4 – امواج گرانشی

strange spc gravity waves 02

امواج گرانشی به عنوان اعوجاج در بافت فضا-زمان توسط نظریه‌ی نسبیت عام انشتین پیش‌بینی شده‌اند. امواج گرانشی با سرعت نور حرکت می‌کنند اما برد آن‌ها به حدی ضعیف است که دانشمندان انتظار دارند فقط بتوانند آثاری از آن‌ها را طی حوادت عظیم کیهانی مانند ادغام سیاه‌چاله‌ها (تصویر بالا)، رصد کنند. رصد خانه‌ی موج گرانشی تداخل لیزری (LIGO) و (LISA) دو آشکار ساز طراحی شده برای دریافت امواج گریزان گرانشی هستند.

5 – سیارات فراخورشیدی

strange spc exoplanet 02

تا اوایل دهه‌ی 1990 میلادی سیارات شناخته شده توسط انسان فقط محدود به منظومه‌ی شمسی بود؛ اما اخترشناسان توانستند تا سال 2010 میلادی بیشتر از 500 سیاره‌ی فراخورشیدی را کشف کنند. بیشتر آن‌ها غول‌های گازی هستند و بعضی از سیارات سنگی در مدار نزدیک به کوتوله‌های قرمز نیز شناسایی شده‌اند. مشاهده‌ی سیارات کوچکتر از این فاصله کاری بسیار مشکل است اما انتظار می‌رود با ورود تکنولوژی‌های قوی‌تر به ستاره‌شناسی سیاراتی با اندازه‌ی زمین را نیز بتوانیم رصد کنیم.

6 – ماده‌ی تاریک

strange spc dark matter 02

شواهد زیادی گواه بر آن است که ماده‌ی تاریک وجود دارد و بخش عمده‌ای از جهان را تشکیل داده است؛ اما با استفاده از فناوری‌های فعلی نه می‌توان آن‌ها را دید و نه به طور مستقیم شناسایی کرد. نامزدهای زیادی از نوترینوهای سبک وزن تا سیاه چاله‌های نامرئی برای منشاء این ماده در نظر گرفته شده‌اند. بعضی از دانشمندان حتی در مورد موجودیت این ماده شک دارند، آشکار شدن راز این مواد می‌تواند درک بهتری از گرانش را برای ما به همراه داشته باشد.

7 – تابش پس زمینه‌ی کیهانی

strange spc cmb 02

تابش پس زمینه‌ی کیهانی یا CMB بازمانده‌ی انفجار بزرگی است که گفته می‌شود طی آن جهان ما به وجود آمد. CMB برای اولین بار در سال 1960 به صورت نویزی رادیویی که به نظر می‌رسید از همه‌ی جهات می‌آید شناسایی شد. این امواج به عنوان یکی از بهترین شواهد برای نظریه‌ی انفجار بزرگ مطرح می‌شوند. تحقیقات اخیر در مورد این امواج توسط پروژه‌ی WMAP با دقت بالا زادگاه آن را مکانی با درجه حرارت منفی 270 درجه‌ی سانتیگراد که حرارت زمان زاده شدن جهان است، تایین می‌کند.

8 – سیاه چاله‌های کوچک

strange spc blackhole 02

اگر تئوری رادیکال گرانش braneworld که به بعد فرافضایی پنجم اشاره می‌کند درست باشد، در سراسر منظومه‌ی شمسی ما هزاران سیاه چاله‌ی کوچک پراکنده شده‌ است که هرکدام از آن‌ها به اندازه‌ی هسته‌ی اتم هستند و برخلاف برادران غول‌پیکر خود باقی‌مانده‌ی انفجار بزرگ اولیه‌ی جهان هستند که بر فضا- زمان به دلیل ارتباط نزدیک با بعد پنجم تأثیر متفاوتی می‌گذارند.

9 – کهکشان‌های هم‌نوع خوار

strange spc gxy cannibalism 02

مقاله‌ی مرتبط:

مانند زندگی بر روی زمین کهکشان‌ها نیز می‌توانند در طول زمان یکدیگر را بخورند، کهکشان اندرومدا همسایه‌ی کهکشان راه شیری ما در حال بلعیدن یکی از اطرافیان خود است. بیش از چندین خوشه ستاره‌ای از این بلعیدن در سراسر کهکشان پراکنده شده‌اند. تصویر بالا شبیه سازی است که نشان می‌دهد احتمال دارد در سه میلیارد سال دیگر تصادم شدیدی بین کهکشان راه شیری و آندرومدا رخ دهد.

10 – پادماده

strange spc antimatter 02

به نظر می‌رسد ذرات تشکیل دهنده‌ی مواد طبیعی نسخه‌ای مخالف از خود دارند که به آن پادماده گفته می‌شود. به عنوان مثال الکترون به صورت طبیعی دارای بار منفی است اما ضد ماده‌ی آن یا پوزیترون بار مثبت دارد. ماده و ضد ماده در تماس با هم یکدیگر را نابود می‌کنند و طبق معادله‌ی E = MC2 جرم آن‌ها به انرژی خالص تبدیل می‌شود. دانشمندان به فکر ساخت فضاپیماهایی با موتور ترکیبی از ضدماده هستند.



نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - جمعه 93/9/1 توسط مهندس محمد صمدی

ساخت جاده‌ی شب‌تاب مخصوص دوچرخه سواری در شب


ساخت جاده شب تاب با الهام از اثر نقاشی ون گوگ در هلندساخت جاده شب تاب با الهام از اثر نقاشی ون گوگ در هلند

پیش از این مطالبی در زمینه ساخت جاده‌های شب‌تاب منتشر کرده‌ایم و این بار درباره مسیری مخصوص دوچرخه‌سواری در شب صحبت می‌کنیم که با الهام از آثار ون‌گوگ و در کشور هلند ساخته شده است.


هنرمند و طراح هلندی دن روسیگارد (Daan Roosegaarde)، مسیری زیبا، درخشان و مبتکرانه برای دوچرخه سواری ساخته که با الهام از نقاشی "Starry Night" یا شب پرستاره، اثر  هنرمند نامی هلندی، ونسان ون گوگ، طراحی شده است. او برای ساخت این مسیر که طولی حدود یک کیلومتر دارد، از سنگریزه‌های درخشان و نور LED استفاده کرده است.

جاده شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

علاوه بر استفاده از مواد شب تاب، لامپ‌های LED با انرژی خورشیدی کار می‌کنند و جلوه خاصی به این فضا بخشیده‌اند. این جاده در باربِنت (Barbant)، مکان تولد و زندگی ون‌گوگ طراحی و اجرا شده است.

جاده‌ا‌ی شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

جاده‌ا‌ی شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

پیچ وتاب‌های انحنادار و رنگ درخشان این مسیر، به دوچرخه سواران کمک می‌کند که شب هنگام از مسیر منحرف نشوند.

جاده‌ا‌ی شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

جاده‌ا‌ی شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

جاده‌ا‌ی شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

جاده‌ا‌ی شب تاب مخصوص دوچرخه سواری

van-gogh-starry-night-glowing-bike-path-daan-roosengaarde-2

پیش از این نیز هنرمندان انگلیسی دست به ساخت جاده‌ مشابهی زده بودند.

جاده ستاره در انگلستان

جاده ستاره‌ای، طراحی و اجرا توسط کمپانی بریتانیایی pro-Teq



نوشته شده در تاریخ یادداشت ثابت - جمعه 93/9/1 توسط مهندس محمد صمدی

ضبط ویدیو‌های 360 درجه با دوربین Theta از ریکو


ضبط ویدیو‌های 360 درجه با دوربین Theta از ریکو

ریکو دوربین جدید Theta را معرفی کرده است که نه تنها قادر به عکس‌برداری 360 است بلکه به دلیل استفاده از دو لنز نیم‌کره در دو طرف دستگاه، امکان تهیه‌ی ویدیوهای 360 درجه را نیز میسر کرده است.


نسل جدید دوربین Theta از شرکت Ricoh نسبت به نسل قبل خود ارتقا یافته‌ است. در نسل قبل، این دوربین تنها قادر به تهیه‌ی عکس‌های 360 درجه بود اما در این نسل به لطف دو لنز نیم‌کره که در دو طرف دستگاه قرار گرفته، این دوربین تبدیل به وسیله‌ای بسیار جالب و کارآمد شده است.

مدل بروزرسانی شده از دوربین Theta قادر است اطلاعات را از طریق وای‌فای، دو برابر سریع‌تر از نسل قبل انتقال دهد. اکنون اپلیکیشن اندرویدی جدیدی برای این دوربین ساخته شده و علاوه بر این دو مورد، دوربین جدید توان ضبط فیلم‌های 360 درجه تا 3 دقیقه را دارد.

حافظه ذخیره سازی درونی Theta تنها 4 گیگابایت است. در این دوربین، تنظیمات برای تغییر و تنظیم ISO وجود دارد، سرعت شاتر آن نیز از 100 تا 1600 و حداکثر 1/8000 از یک ثانیه است. با اینکه دوربین Theta کاملا براساس استاندارد DLSR ساخته نشده، اما بهبود‌ها در ادغام آن با دوربین گوشی‌های هوشمند و لنز نیم‌کره دوگانه آن کیفیتی به شما ارائه می‌دهد که با بسیاری از دوربین‌های معمولی به هیچ وجه برابر نیست و در سطح بالاتری قرار می‌گیرد.

این دوربین در ژاپن قیمتی کمتر از 300 دلار خواهد داشت که آن را نسبت به نسل قبل ارزان‌تر می‌کند. با این‌حال شاید برای خرید آن هنوز زود باشد و برای پختگی بیشتر باید منتظر نسل سوم این دوربین جالب ماند.



   1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Pichak :.


تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک